خلاقیت و نوآوری، تضمین پایداری صنعت لبنیات ایران

  1. خانه
  2. /
  3. مقالات
  4. /
  5. خلاقیت و نوآوری، تضمین پایداری صنعت لبنیات ایران

بررسی هاي حوزه صنعت لبنیات ایران نشان می دهد که این صنعت با وجود اهمیت فراوان، با چالش هاي جهانی پایداري، نظیر تغییر اقلیم، تغذیۀ جمعیت در حال رشد، تأمین امنیت غذایی و کاهش اثرات اجتماعی و محیط زیستی در بهره گیري از منابع محدود مواجه است. بنابراین، صنعت لبنیات ایران نیازمند تغییر در کل زنجیره تأمین است تا علاوه بر اثربخشی هزینه ها، از پایداري محیط زیستی و اجتماعی نیز برخوردار گردد. صاحب نظران معتقدند که این صنعت در جهت نیل به پایداري نیازمند نوآوري است. پذیرش نوآوري، یکی از مهمترین اجزاي بسیاري از راهبردهاي مبتنی بر توسعۀ کشاورزي است. ما در این مقاله به تحلیل شبکۀ تعاملات سازمانی و نظام نو آوري  صنعت لبنیات ایران می‌پردازیم.

نوآوري در صنعت لبنیات ایران و توجه به دو نکته

  1. نخست، نوآوري به عنوان ابزاري جهت سودآوري و حفظ پایداري محیط زیستی و مطمئن این صنعت توصیه گردیده است و در این راستا، نوآوري پایدار به معناي ایجاد هر گونه تغییر عمده یا جدید در محصولات، خدمات، فرآیندهاي فنی یا سازمانی، تجاري یا درونی است که نه تنها داراي منافع اقتصادي بلکه داراي اثرات مثبت اجتماعی و محیط زیستی باشد.
  2. دوم، نوآوري صنعت لبنیات ایران نیازمند مشارکت ذی نفعان کلیدي (مانند کشاورزان، بخش تجاري تولید و فرآوري، علوم لبنی، ترویج کشاورزي و سایر بخش هاي خدماتی، سیاستگذاران، دولت و سازمان هاي حمایتی) است. بنابراین، نظام نوآوري کشاورزي پایدار به عنوان مبناي تغییرات نوآورانۀ این صنعت توصیه می گردد. زیرا دیدگاه نظام نوآوري با خلق فرصت هاي مداخلۀ نظام مند ذی نفعان براي غلبه بر موانع نوآوري، موجب افزایش قابلیت نوآوري در صنایع لبنی می شود.

همچنین، هدف اصلی نوع پایدار این نظام، تمرکز بر نوآوري پایدار است بر این اساس، نظام نوآوري کشاورزي، رهیافت جامع و چارچوب تحلیلی مناسبی جهت مواجهه با مسائل پیچیده کشاورزي و یافتن راه حل آنها است  در سال هاي اخیر، محققان و سیاستگذاران، این رهیافت را که حاصل تعامل مجموعۀ کنشگران زنجیره دانشی و یادگیري اجتماعی است؛ ابزار مفیدي براي تغییرات، نوآوري و تبادل دانش کشاورزي دانسته اند.

معناي بهره گیري از افراد و جذب توانمندي هاي گروهی براي تبدیل دانش و اطلاعات به فعالیت هاي مفید اقتصادي و اجتماعی کشاورزي در قالب دو رویکرد است:

الف) چگونه توانمندي هاي فردي و گروهی تقویت شوند؟

ب) چگونه در بخش کشاورزي مورد استفاده قرار گیرند ؟

بنابراین، نظام نوآوري کشاورزي متشکل از کنشگران ناهمگن، تعاملات پویا و یادگیري آنها است که موجب فعالیت اقتصادي و نوآوري می شود. در حال حاضر، مطالعات نوآوري از ویژگی رویکردهاي شبکه اي و نظام مند بهره مند گردیده است و در این راستا، تحلیل شبکۀ اجتماعی، بخش عمدهاي از مطالعات نظام نوآوري کشاورزي را تشکیل میدهد .

این شبکه ها، تعاملات کنشگران فرآیند نوآوري هستند که با تحلیل آنها، ترسیم ساختار شبکۀ بین کنشگران امکان پذیر می گردد. و بر تسهیم اطلاعات، همبستگی اجتماعی و برخورداري از اهداف متقابل تأکید می نماید. این نوع تحلیل، به دلیل توسعۀ بهتر ابزارهاي تحلیل شبکه و به کارگیري نرم افزارهاي قدرتمند در زمینه هایی مانند آمار، ریاضیات، ساختار همکاري در مدیریت، ارتباطات، ارتقاي فناوري و اخیراً، در بخش کشاورزي کشورهاي در حال توسعه به طور فزایندهاي مورد استفاده قرار گرفته است .

به طورکلی با وجود ظرفیت بالاي رهیافت نظام نوآوري کشاورزي در مسئله یابی، تحلیل جامع و بررسی ظرفیت نوآوري و نیز اهمیت تحلیل شبکۀ اجتماعی کنشگران آن، این دو بحث تا کنون در مطالعات کشاورزي و ترویج آن کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.

بنابراین، مطالعۀ حاضر بر آن است تا در راستاي دستیابی به این هدف، به تحلیل شبکۀ تعاملات کنشگران سازمانی صنعت لبنیات ایران و اهمیت این کنشگران در ارتقاي پایداري نظام نوآوري این صنعت بپردازد؛ زیرا تحلیل شبکه اي، ابزار مفیدي براي جستجوي اطلاعات یا افراد شبکه است و براي مثال، می توان محوري ترین و پر ارتباط ترین کنشگران شبکه را از این طریق جستجو کرد و از آنها براي بهبود پایداري نظام بهره مند گردید. صنعت لبنیات از مهمترین صنایع تبدیلی و تکمیلی ایران در زمینه هایی مانند بازاریابی، خلق ارزش افزوده و اشتغال زایی است.

بر اساس تحلیل کارشناسان مرکز آمار ایران  (۱۳۹۵) از آخرین آمارهاي موجود این صنعت( ۱۳۹۲-۱۳۸۸) ارزش افزوده کل تولید فرآورده هاي لبنی و حجم تشکیل سرمایۀ تولید این فرآورده ها طی این دوره پنج ساله به ترتیب  ۶۸۱۸۶و  ۷۶۵۳میلیارد ریال بوده است. همچنین، با توجه به اهمیت این صنعت در تغذیه و سلامت عمومی جامعه و تعداد فراوان شرکت هاي لبنی جدید و در حال فعالیت، این صنعت داراي بازاري نوآورانه و رقابتی است. بنابراین، توسعه، سرمایه گذاري و سیاستگذاري آن، اهمیت بسیاري دارد که در اسناد بالادستی توسعۀ کشور نیز مورد تأکید قرار گرفته است.

با این وجود، مطالعات نشان می دهد که صنعت لبنیات ایران از وضعیت ناپایداري برخوردار است. براي مثال، مطالعۀ درجۀ توسعه یافتگی این صنعت طی سال هاي  ۱۳۸۱تا  ۱۳۹۱نشان می دهد که از نقطه نظر برخی شاخص هاي توسعۀ مورد بررسی، صنعت لبنیات ایران طی دوره مذکور شاهد رکود و عدم پیشرفت در استان هاي مختلف کشور بوده است.

بیشتر بخوانید:  پیتزا در خاورمیانه

 از این رو، سؤالات این مطلب عبارتند از:

  • الگوي شبکه اي تعاملات کنشگران سازمانی نظام نوآوري صنعت لبنیات چگونه است؟ و این تعاملات چگونه در بین کنشگران مختلف توزیع شده اند؟
  •  آیا شاخص هاي تحلیل شبکه از نظر ماهیت پایداري تعاملات در بین کنشگران سازمانی مختلف متفاوت است؟
  • کنشگران کلیدي سازمانی نظام نوآوري صنعت لبنیات براي ارتقاي پایداري در سطوح کلان و خرد این نظام کدامند؟

هدف این مقاله:

هدف مطالعۀ حاضر تبیین تعاملات کنشگران سازمانی نظام نوآوري صنعت لبنیات ایران در قالب روش کیفی، اکتشافی و با استفاده از تحلیل شبکۀ اجتماعی بوده است که در بازه زمانی  ۱۳۹۴-۹۵ انجام گرفته است. این نوع تحلیل، روشی شبه-کمّی است که توسط جامعه شناسان توسعه یافته است و موقعیت ها، نقش ها، تعاملات فردي و گروهی کنشگران و ویژگی هایی مانند جریان هاي دانش، اطلاعات و منابع بین آنها را در قالب شبکه ها نمایش می دهد.

همچنین، سنجش ها و  تحلیل هاي نظام مندي را پیرامون گره هاي شبکه اي فراهم می آورد به طورکلی، مصاحبه با افراد مطلع و خبرگان کلیدي از مهمترین روش هاي گردآوري داده هاي تحلیل شبکۀ اجتماعی است. به همین منظور، دو مجموعه مصاحبۀ نیمه ساختارمند و عمیق با خبرگان کلیدي (۲۶نفر) و متخصصان موضوعی (۲۰ نفر ) صنعت لبنیات کشور انجام شد.

به دلیل توجه به ماهیت جامع نظام نوآوري در این تحقیق، افراد گروه اول به دلیل موقعیت سازمانی خود در سطح کلان و میانی این نظام و گروه دوم به سبب برخورداري از تجارب مدیریتی و دانش فنی در سطح خرد و اجرایی نظام از طریق روش نمونه گیري گلوله برفی انتخاب شدند.

همچنین، از طبقه بندي شبکۀ کنشگران نظام نوآوري مطالعات پیشین به عنوان ابزار سنجش و مبناي سؤالات مصاحبه جهت تعیین کنشگران سازمانی و اهمیت آنها در نظام نوآوريصنعت لبنیات ایران استفاده شد. این طبقه بندي، کنشگران نظام نوآوري را به هشت دستۀ کلیدي تقسیم می کند.

دسته بندی کنشگران نظام نوآوري

سازمان هاي تجاري، نهادهاي سیاستی دولتی، مؤسسات آموزش عالی، سازمان هاي تحقیقاتی و فناوري، مؤسسات واسطه، سازمان هاي سرمایه گذاري، نهادهاي غیرانتفاعی و بخش خارجی

بنابراین، پاسخگویان مهمترین کنشگران سازمانی صنعت لبنیات ایران و تعاملات آنها را در قالب این دسته ها و نیز اهمیت آنها (بر مبناي امتیازهاي پیوستۀ  ۰تا ۵) تشریح کردند. بر این اساس، مهمترین کنشگران نظام نوآوري این صنعت جهت بررسی میزان هم خوانی یافته ها با دسته بندي مطالعات پیشین به کمک روش تحلیل محتواي قیاسی را ببینید( و با کمک نرم افزار   Atlas. tiشناسایی و طبقه بندي شدند و سپس میانگین امتیازات اختصاص یافته به عنوان داده هاي ماتریس هاي تحلیل شبکه در نرم افزار  ،Excel.csv نسخۀ سوم نرم افزار   ORA١ ۲۰۱۵و نیز   SPSSمورد استفاده قرار گرفت. در این شبکه، هر گره نشان دهنده یک کنشگر نظام (سازمان) است که با استفاده از خطوط روابط به یکدیگر متصل شده اند.

بنابراین، هر کنشگر داراي یک فضاي شبکه اي در اطراف خود است و تحلیل میتواند با مطالعۀ برخی ویژگی ها مانند فراوانی روابط و فاصلۀ آنها از یکدیگر انجام شود.همچنین، از مفهوم زوج-ویژگی ( به معناي ویژگی هاي زوجی مدنظر در نوآوري مانند تعاملات، نقشه اي اجتماعی و جریان اطلاعات بین کنشگران ) به عنوان مبناي تحلیل و از سنجش هاي شبکه اي تکمُدي براي بررسی تعاملات اجزاي شبکه استفاده شد. طبق راهنماي نرم افزار  ،ORA شبکۀ تکمُدي به این معنا است که گره هاي شبکه از یک نوع (در اینجا کنشگران سطح سازمان) هستند. توالی این شبکه ها شامل تعداد  nکنشگر است که با ماتریس ) n×nترسیم ماتریس تعاملات سازمان×سازمان) نمایش داده می شود.

نتایج و بحث

بخش نتایج جهت پاسخگویی به سؤالات سه گانۀ تحقیق به تفکیک سازمان یافته است که عبارتند از:

الگوي شبکه اي تعاملات کنشگران سازمانی نظام نوآوري صنعت لبنیات چگونه است؟ و این تعاملات چگونه در بین کنشگران مختلف توزیع شده اند؟

در ابتدا تعاملات کنشگران و اهمیت آنها از دیدگاه دو گروه پاسخگویان مطالعه مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته ها حاکی از آن است که به جز در بخش خارجی (سازمان هاي دولتی خارجی ) (H2و نهادهاي سرمایه گذاري مالی خارجی ) ، (H6 تعاملات کنشگران سازمانی نظام نوآوري این صنعت با طبقه بندي مطالعات بیکر و همکاران (۲۰۰۴، ۲۰۰۶) تقریباً همخوانی دارد. مصاحبه شوندگان ارزش هایی را در بازه بستۀ صفر تا پنج به این تعاملات سازمانی اختصاص دادند.

اهمیت هر تعامل بین کنشگران سازمانی تعیین شد. این مقادیر ارزشی بیانگر این است که الگوي تعاملات سازمانی این صنعت از دیدگاه پاسخگویان دو گروه از روند یکسانی پیروي نمیکند براي مثال این صنعت داراي حجم تعاملات بالایی با سازمان هاي تجاري )کدهاي گروه  (Aبه ویژه انجمن هاي تخصصی و صنعتی، شرکت هاي بزرگ خصوصی یا دولتی، و شرکت هاي متوسط و کوچک است.

بیشتر بخوانید:  فلفل قرمز، جواهر زیبا و فوق‌العاده‌ی دنیای آشپزی

در حالی که میزان تعاملات با بخش خارجی (کدهاي گروه (Hاغلب ضعیف است. در بخش نهادهاي سیاستی دولتی تعاملات سازمانی با مجلس و وزارتخانه ها مسئولان محلّی و منطقه اي و سازمان هاي نظارتی از دیدگاه خبرگان اهمیت بیشتري دارد در صورتی که از نظر متخصصان صنعت، دو کد اخیر از فراوانی بیشتري برخوردار است. همچنین، فراوانی تعاملات با مؤسسات آموزش عالی  در بین خبرگان کلیدي بالاتر است. بررسی سازمان هاي تحقیقاتی و فناوري نشان میدهد که تعاملات این گروه به ویژه با مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و بین المللی در بین خبرگان میانگین اهمیت بیشتري داشته اند.

همچنین، کدهاي رابطه اي دانشگاهی و مؤسسات آموزش حرفه اي و کارآموزي در بخش مؤسسات واسطه، در هر دو گروه پاسخگویان میانگین اهمیت بیشتري داشته اند. گروه خبرگان نیز معتقد بوده اند که تعامل با بانک هاي تجاري مهمترین کد سازمان هاي سرمایه گذاري کدهاي گروه آخر است در حالی که به عقیدة متخصصان، کدهاي این گروه اهمیت پایین تري دارند. تعامل با نهادهاي غیرانتفاعی در قالب اشخاص نیز از دیدگاه هر دو گروه، از فراوانی بیشتري در این صنعت برخوردار است.

همانطور که میزان انحراف معیار اهمیت این تعاملات سازمانی نشان می دهد، به دلیل انتخاب کنشگران از حوزه هاي مختلف و زیرمجموعۀ این صنعت، پراکنش نظرات بیشتري در این زمینه وجود دارد زیرا، این افراد تنها در بخشی از این صنعت فعالیت داشته اند که مجموع نظرات آنها تعاملات کنشگران سازمانی و اهمیت آنها را در این صنعت نمایش میدهد.

آیا شاخص هاي تحلیل شبکه از نظر ماهیت پایداري تعاملات در بین کنشگران سازمانی مختلف متفاوت است؟

به دلیل این که، تحلیل ماتریسی کنشگران سازمانی صنعت، اطلاعات بیشتري پیرامون ارزش هاي تعیین شده فراهم میکند. از گروه متخصصان موضوعی (به علت برخورداري از فعالیتهاي اجرایی بیشتر) درخواست شد  تا تعاملات بین کنشگران سازمانی را با استفاده از ماتریس اعداد دو وجهی صفر و یک تشریح کنند.

بر مبناي یافته ها، تعاملات با سازمان هاي تجاري ( ۱۲مورد)، مؤسسات آموزش عالی (۷مورد) و سازمان هاي تحقیقاتی و فناوري ( ۷مورد) به ترتیب داراي بالاترین فراوانی بودند در حالی که تعاملات کنشگران مؤسسات واسطه (صفر مورد( و سازمان هاي سرمایه گذاري ( ۲مورد) کمترین فراوانی را داشته اند.

از نقطه نظر ساختاري، این شبکه شامل  ۳۴ گره است که بر اساس ضریب قوت شبکه (با مقدار  ۳۴) تمامی آنها به طور مستقیم و با  ۱۶۵خط ارتباطی به یکدیگر متصل شده اند. به همین دلیل، میزان قطعات شبکه اي مجزا( ٢گره هاي غیرمتصل) آنها صفر است و ارزش ارتباطی و عدد ساختار سلسله مراتبی آن در این شبکۀ تکمُدي برابر با یک است. این نکته نشان میدهد که شکل این شبکۀ تعاملاتی از نوع متقارن است و علاوه بر این، گره هاي آن از ساختار سلسله مراتبی نسبت به یکدیگر نیز برخوردارند.

وجود چنین ساختاري در شبکه اگر چه مبین وجود تعاملات سازمانی مستقیم در صنعت لبنیات است امّا، امکان برقراري تعامل گره ها با گره هاي  خارج از شبکه و یا در فاصلۀ دورتر را دشوار می سازد؛ چنانکه، پایین بودن ارزش توزیع(۰/۱۴۷) گره هاي شبکه بر وجود فاصلۀ ارتباطی زیاد و مشکل نشر منابع بین کنشگران تأکید می کند. تعامل ضعیف با بخش کنشگران سازمانی خارجی در آن مشاهده می شود. لذا، ضرورت اصلاح ساختار متقارن و سلسله مراتبی این صنعت می تواند به جریان منابع مختلف و ورود ایده هاي جدید جهت تقویت پایداري نظام نوآوري آن کمک نماید. این موضوع همچنین می تواند شبکه را به چندین شبکۀ کوچکتر و در عین حال متصل اصلاح نماید که ضمن کاستن از میزان تمرکز شبکۀ اصلی، مرزهاي تعاملات سازمانی را در راستاي پویایی بیشتر گرهها و حفظ پایداري آن گسترش دهد.

از سوي دیگر، پایین بودن عدد تراکم شبکه(  (۰/۱۴۷حاکی از وجود ضعف در این تعاملات مستقیم است به طوري که کنشگران را در تعامل با دیگر کنشگران سازمانی نظام با محدودیت مواجه می سازد.

این چالش با محاسبۀ ضریب خوشه بندي شبکه نیز تأیید گردیده است. این ضریب چگونگی انتشار اطلاعات توسط اعضاي شبکه را نشان می دهد و صفر بودن میزان آن در تحقیق حاضر، دلیل بر کمبود جریان محلّی اطلاعات و ساختار متمرکز شبکه است. به طور کلی، تبادل اطلاعاتی اثربخش یک شبکه در دو سطح سراسري و محلّی رخ می دهد. میزان نسبتاً متوسط اثربخشی سراسري (۰/۶۴۶) در مقایسه با اثربخشی محلّی (صفر) به این مفهوم است که تبادل اطلاعات نظام نوآوري پایدار صنعت لبنیات تنها در سطح همان گره هاي کل شبکه و نه شبکه هاي کوچکتر حاصل از چند گره انجام می شود. براي بررسی بیشتر مطلب، شاخص تمرکز- بردار ویژه  شبکه محاسبه شد که میزان پایین  (۰/۱۹۹) آن بیانگر این موضوع است که اتصال کنشگران شبکه براي برقراري تعاملات سریع مناسب نیست و همچنین، مقدار پایین شاخص مجاورت-تمرکز شبکه ،(۰/۰۰۳) ٦ضعف تعاملات و کمبود دسترسی به کنشگران شبکه را آشکار میسازد که در نتیجۀ بررسی شاخص تراکم شبکه نیز مورد تأکید قرار گرفته بود.

بیشتر بخوانید:  ابزارهای برش پنیر، کلیدی برای طراحی زیبا و طعمی بی‌نظیر
صنعت لبنیات ایران
تحلیل شبکۀ تعاملات کنشگران سازمانی نظام نوآوري پایدار صنعت لبنیات ایران

کنشگران کلیدي سازمانی نظام نوآوري صنعت لبنیات براي ارتقاي پایداري در سطوح کلان و خرد این نظام کدامند؟

به منظور تعیین کنشگران کلیدي سازمانی این صنعت جهت ارتقاي نظام نوآوري پایدار آن، از رتبه بندي آنها استفاده شد. رتبه بندي ها براي هر دو گروه پاسخگویان انجام شد تا بتوان به صورت تطبیقی کنشگران مهم سازمانی را در سطح کلان، میانی و خرد نظام نوآوري بررسی کرد.

نتایج نشان داد که از دیدگاه خبرگان کلیدي سطح کلان و میانی نظام نوآوري پایدار،( شرکت هاي بزرگ خصوصی یا دولتی ) (۰/۹۳۷) و سازمان هاي تحقیقاتی مشترك  (۰/۰۵۰) و از دیدگاه گروه متخصصان موضوعی سطح خرد و اجرایی نظام نوآوري پایدار،( شرکتهاي متوسط و کوچک ) (۰/۵۲۸) و سازمان هاي تحقیقاتی و فناوري خارجی (۰/۰۳۵) به ترتیب مهمترین و کم اهمیت ترین کنشگران شبکۀ تعاملات سازمانی این صنعت بوده اند. بنابراین، بیشترین ارزش کنشگران سازمانی نظام از دیدگاه هر دو گروه پاسخگویان در بخش سازمان هاي تجاري و کمترین آنها در سازمان هاي تحقیقاتی و فناوري داخلی و خارجی قرار گرفته اند. همچنین، میانگین ارزش رتبه هاي تعاملات سازمانی از نظر خبرگان کلیدي بالاتر بوده است ((۰/۳۳در حالیکه گروه متخصصان در مورد ارزش این رتبه ها از اتفاق نظر بیشتري برخوردار بوده اند.(۰/۱۵۴)

نتیجه گیري و پیشنهادها

نظام نوآوري چارچوب مفهومی مناسبی براي تعامل با مسائل پیچیدة بخش کشاورزي جهت دستیابی به سطوح بالاتر پایداري به ویژه در کشورهاي در حال توسعه است. امروزه، تحلیل شبکۀ اجتماعی به عنوان روش تحلیل متناسب با مطالعات این نظام مطرح شده است. بنابراین، تحقیق حاضر بر مطالعۀ صنعت لبنیات

ایران و بررسی کنشگران سازمانی و نیز وضعیت پایداري تعاملات شبکه اي آنها تمرکز یافته است که مهمترین نتایج و پیشنهادات آن در ادامه ارائه می گردد.

یافته هاي مطالعه نشان داد که اگر چه دسته بندي کنشگران سازمانی نظام نوآوري پایدار صنعت لبنیات ایران با مطالعات پیشین همخوانی دارد، امّا این کنشگران از اهمیت یکسانی در نظام برخوردار نمی باشند و از الگوي تعاملات سازمانی متفاوتی تبعیت می کنند که این تفاوت ها بایستی در تلاش هاي بهبودبخشی نظام نوآوري پایدار این صنعت مورد توجه قرار گیرد. بر مبناي تحلیل اهمیت شبکۀ تعاملات سازمانی، از دیدگاه خبرگان کلیدي ( سطح کلانی و میانی این نظام (، مؤسسات آموزش عالی، بانک هاي تجاري و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و بین المللی اهمیت تعاملاتی بیشتري در این نظام دارند در حالیکه از دیدگاه هر دو گروه پاسخگویان (سطوح کلان، میانی و خرد نظام(، تعاملات با سازمان هاي تجاري، مسئولان محلّی و منطقه اي، سازمان هاي نظارتی، رابطه اي دانشگاهی، مؤسسات آموزش حرفه اي و کارآموزي و اشخاص (از نهادهاي غیرانتفاعی) از اهمیت بیشتري برخوردار هستند.

همچنین، تعاملات با بخش خارجی در این نظام مهم تلقی نشده است. در حال حاضر، سازمان هاي تجاري (شرکت هاي بزرگ خصوصی یا دولتی ) در سطح کلان و میانی نظام و شرکت هاي متوسط و کوچک )سطح خرد و اجرایی نظام) از بالاترین رتبۀ ارزش تعاملاتی برخوردارند و سازمان هاي تحقیقاتی و فناوري داخلی و خارجی پایین ترین رتبۀ ارزشی را دارند. از نقطه نظر فراوانی تعاملات سازمانی نظام نوآوري پایدار این صنعت نیز سازمان هاي تجاري، مؤسسات آموزش عالی و سازمان هاي تحقیقاتی و فناوري داراي بیشترین فراوانی بوده اند و مؤسسات واسطه و سازمان هاي سرمایه گذاري کمترین میزان تعاملات را به خود اختصاص داده اند.

به دلیل این که تقویت نظام نوآوري پایدار این صنعت نیازمند توجه کافی به برخی مسائل شبکه اي است، تحلیل شاخص هاي شبکۀ نظام وجود ساختار تعاملاتی متقارن، مستقیم و سلسله مراتبی گره ها را تأیید نموده است. از این رو، امکان برقراري تعامل با خارج از شبکه یا گره هاي دورتر آن (مانند سایر سازمان ها و بخش خارجی) با محدودیت مواجه است. همچنین، نشر منابع در شبکه به دلیل فاصلۀ ارتباطی زیاد بین گره ها دشوار است.

اصلاح ساختار شبکه باید با دو هدف دنبال گردد:

الف) کمک به بهبود جریان منابع، دانش، اطلاعات و ایدهها در نظام نوآوري پایدار صنعت لبنیات

ب) کاهش تمرکز شبکۀ اصلی و افزایش پویایی گره ها با ایجاد شبکه هاي کوچکتر در درون شبکۀ اصلی جهت گسترش جریان محلّی اطلاعات، تسریع تعاملات و دسترسی به تمامی کنشگران نظام

مطالب مرتبط:
از توجه شما سپاسگزاریم.
سایر مطالب تکین
صنعت لبنیات ایران
خمیر پیراشکی فلفلی تکین
خمیر پیراشکی زعفرانی تکین
خمیر پیراشکی ساده تکین
پنیر پیتزا رنده 2 کیلویی (ظرف) تکین
پنیر پیتزا ورقه 400 گرمی تکین
پنیر پیتزا پروسس ورقه ای 180 گرمی تکین
خمیر پیتزا مینی تکین
پنیر پیتزا یک کیلویی سوپر مارکتی رویال
پنیر پیتزا 180 گرمی تکین
پنیر پیتزا دو کیلویی تکین
تاپینگ پیتزا دانمارکی تکین
تاپینگ پیتزا ویژه تکین
تاپینگ پیتزا اسنکی تکین
خمیر پیتزا زعفرانی تکین
خمیر پیتزا ساده تکین
پنیر پیتزا ویژه ظرفی تکین
خمیر پیراشکی فلفلی تکین

جدید‌ترین مطالب